nafas
بوی سیب و حرم حبیب و حسین غریب و کربلا
بوی یاس و زریه عباس و خدا ی احساس و کربلا
بوی عنبر ماه رخ اکبر گهواره ی اصغر کربلا
بغض آب و فرات بی تا ب و اشکای رباب و کربلا
تو ذکر محراب منی تو مهر و مهتاب منی
تو باده و ساغر من تو مستی ناب منی
بی تو دلم آروم نمی گیره
کبوتر دل بی تو می میره
امشب که مست باده ی نابم
مشتاق دیدار تو مهتابم
با این که من خوب می دونم آدمی بی اصل و بنم
بده اجازه ای خدا عشقمو نقاشی کنم
خوب می شه قلب عاشقم یه طرح خوشگل می زنم
نقش یه مرد پهلون طرح شمایل می زنم
به روی صفحه می کشم پیشونی بلندشو
ابروهای کمونیشو صورت آسمونیشو
تا که به چشماش می رسم کشیدنش چه مشکله
آخه چشای یار من سیاه خیلی خوشگله
چشای قشنگ عباس دلمو خدایی کرده
مدد آقام اباالفضل منو کربلایی کرده
کنج قفس من می تونم باشم بی هم نفس من می تونم باشم
بی حسین من نمی تون
آخه آقامه دوسش دارم مولامه دوسش دارم
بی ماه فروزان می تونم باشم بی خورشید تابان می تونم باش
بی اباالفضل نمی تونم
آخه سالارمه دوسش دارم سرورمه دوسش دارم
دل هرکی یه یاری داره
دل ما با حسینه
اگه اون شَه وفا نکنه
وفا داری ندارم
رخ از من گر بگردونه
دیگه یاری ندارم
اگه آقام نیگام نکنه
خریداری ندارم
همه دنیا یه طرف همه دنیا یه طرف
حسین زهرا یه طرف حسین زهرا یه طرف
هر چی عشقه یه طرف هر چی عشقه یه طرف
عشق به مولا یه طرف
هر چی عشقه یه طرف هر چی عشق یه طرف
حسین زهرا یه طرف حسین زهرا یه طرف
همه دنیا یه طرف همه دنیا یه طرف
اون کیه که هر کسی عاشق و دیوونش می شه
هر کسی تا که می یاد گدای این خونش می شه
اسم اون حسین و جَوُ نی ما به فداش
خدا اون روزو بیار تا که بریم به کربلاش
حسین وای حسین جان
حسین نام شگرفی است بر تارک هستی ...
حسین شرافتی است بی همتا بر فراز تاریخ ...
چه شگفت است سرداری سرهای بریده !
رشک بهشت است آنجا که کویر جلن از زلال حسین بنوشد...
و تمنای سعادت که دل گرفتارش آید...
اللهُم عَجِل لِوَلیکَ الفَرَج
هر روز نگاهم به آسمونه تا بیای
انقدر چشم براه می مونم تا بیای
قالب : پیچک |