nafas
وقتی باران می بارد سنگیتی بار نگاهش را برصورتم حس میکنم قطرات عشق روی گونه ام می ریرد ردپای باران برچهره ام نشسته خیس نرمی بر کف دستانم که دعاگونه برایش دراز گشته لمس میکنم چشمانم را می بندم تا شویندگی غمم را حس کنم باران عشق روی قلبم زمهربر مرگ را اب می کند
نوشته شده در شنبه 89/2/18ساعت
3:5 عصر توسط هستی نظرات ( ) | |
قالب : پیچک |